علمای اهل سنت استان کردستان روز شنبه با انتشار اطلاعیه ای شادی و شعف خود را به مناسبت سفر قریب الوقوع ولی امر مسلمین حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله العالی) به این استان ابراز کردند.
در این اطلاعیه آمده است: کردستان در بهار طبیعت میزبان فرزندی از فرزندان رسول الله (ص) است که پرچم عزت و افتخار ایران اسلامی با دستان مبارکش به اهتزاز در آمده و وجود نازنینش خلف صالح بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی (ره) است و چشم و چراغ همه مسلمین و آزادگان عالم است.
این بیانیه می افزاید: خبر سرور آفرین سفر ولی امر مسلمین و رهبر عظیم الشان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به استان کردستان موجی از شور و شعف را در دل مردم شریف و انقلابی این دیار سربلند پدید آورده و آرزوی چندین ساله این قله نشینان عزت و شرف و مرزداران همیشه هوشیار را برآورده ساخت.
در این اطلاعیه آمده است: اینجانبان ضمن ابراز شور و شوق و خرسندی از این سفر تاریخی از مردم شریف کردستان خواستاریم با حضور شورانگیز و بی نظیر خود ، میهمان عزیزتر از جان را چون نگینی در آغوش محبت گرفته و به جهان ثابت کنند که کردستان قلب تپنده ایران اسلامی است و در عشق به نظام و رهبری پیشتاز و پیشگام است.
روحانیت و علمای دینی اهل سنت استان کردستان در اطلاعیه خود برای رهبر معظم انقلاب اسلامی از خداوند متعال دوام زعامت و توفیق و سربلندی برای مردم کردستان مسئلت نموده اند.
گروه سیاسی- میرحسین موسوی عصر روز پنجشنبه گذشته هنگامی که مورد سؤال برخی اعضای مجمع روحانیون مبارز بهعنوان تشکلی همسو با وی قرار گرفت مبنی بر اینکه "شما چند بار استعفاء کردید، اما حالا چگونه قول می دهید که این بار نیز استعفاء نکنید"، گفت: من فقط یک بار استعفا کردم آن هم به دلیل پایان جنگ و گرفتن اختیار تعزیرات حکومتی از من بود که به شدت نیز مورد عتاب امام(ره) قرار گرفتم ولی در پرخاش ایشان لطف زیادی مشاهده کردم و مطمئن باشید این بار استعفا نخواهم کرد.
به گزارش رجانیوز، استعفای 14 شهریور سال 67 نخستوزیر دهه 60 آنقدر بر امام راحل که بارها از وی حمایت کرده بودند، آنقدر گران آمد که رابطه امام با وی در سال آخر کاملاً سرد و متفاوت با گذشته بود.
بازخوانی متن استعفای مهندس موسوی و پاسخ امام(ره) به این استعفا اما میتواند روشنگر تعامل بی رودربایستی امام راحل با فردی باشد که همواره برای توجیه دوره و عملکرد خود از بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی هزینه میکند.
نکته جالب این است که آنچنانکه امام در نامه خود تأکید میکنند موسوی در نوشتن این استعفانامه با رهبر انقلاب و رئیسجمهور وقت هیچگونه هماهنگی نکرده و این دو، خبر استعفا را صبح روز سهشنبه 15 شهریور 67 در روزنامه جمهوری اسلامی مشاهده میکنند.
در استعفای میرحسین موسوی آمده است:
برادر گرامی حجتالاسلام سید علی خامنهای ریاست محترم جمهوری
با سلام و درود فراوان به اطلاع میرساند:
1-
با توجه به جهتگیری روشن مجلس در امور مختلف و اطلاعاتی که از داخل مجلس محترم در دست است، احتمالاً بین 5 تا 8 وزیر از افراد معرفی شده رأی لازم را برای ادامه مسئولیت به دست نخواهند آورد و معنای این شرایط آن است که دولت در وضعیت کنونی کشور در تعدادی از وزارتخانههای حساس برای مدت نامعلومی وزیر نداشته باشد.
2-
3-
توضیحات اجمالی در این خصوص به پیوست تقدیم میگردد.
امید است این استعفا شرایط لازم را برای دولتی که نخستوزیر آن بتواند با استفاده از رهنمودهای مقام معظم ولایت فقیه و نیز با استفاده از تمام اختیارات آمده در اصل 124 قانون اساسی (از جمله بخشهای تردیدناپذیر آن نظارت بر کار وزیران، هماهنگ ساختن تصمیمات دولت در همهی زمینههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاست داخلی و خارجی و نیز تعیین برنامه و خط مشی دولت است) با اقتدار عمل نماید- فراهم سازد.
4-
5-
ضمناً فرصت را مغتنم شمرده اعلام میدارد:
الف- اگر دولت خدمتگزار در طول سالیان دشوار و سراسر جنگ و جهاد گذشته توانسته باشد با توفیقات الهی خدماتی مورد رضایت مردم مؤمن و آزاده کشورمان انجام دهد، به یقین جز در سایه حمایتهای همه جانبه رهبر کریم و عظیمالشأن انقلاب و مردم ایثارگر و شهیدپرورمان نبوده است.
معجزه دفاع مقدس به ایستادگی و مقاومت 8 سال گذشته از آن امام و امت بزرگوار است و اگر دولت توانسته باشد، در این سالیان تنها لیاقت عنوان خدمتگزار محرومان را برای خود حفظ کند، بزرگترین افتخاز را کسب کرده است و با این وصف، اینجانب خود را در مقابل امام امت و امت بزرگوار امام خجل مییابم.
ب- بنده بهعنوان یک خدمتگزار کوچک در هر شرایطی و در حد توان زیر فرمان نخستوزیر محترم جدید و دولت او خواهم بود وانشاءالله از خدمات ناچیزی که ممکن است از دست اینجانب برآید، غفلت نخواهم کرد.
قدرتهای مستکبرجهانی و ایادی آنها باید بدانند که در کشور اسلامی- انقلابی ما اختلاف سلیقه و نظر در سیاستهای داخلی و خارجی نمیتواند سبب فراموشی ضرورت وحدت صفوف در مقابل توطئههای آنان بهویژه توطئه شیطان بزرگ امریکا باشد و ملت رشید به یقین میدانند که در یک جامعه آزاد و سربلند که آثار دیکتاتوری و وابستگی از آن رخت بربسته، آمد و رفت دولتها یک امر طبیعی و انشاءالله توأم با خیر و برکات برای مردم است.
میرحسین موسوی 16/6/67
اما امام راحل در واکنش به این استعفا، مرقومه عتابآمیزی صادر فرمودند که در نهایت منجر به پس گرفتن استعفا از سوی موسوی شد.
در این مرقومه که صبح روز انتشار خبر استعفای موسوی در رسانهها صادر شد، آمده است:
«جناب آقای موسوی نخستوزیر محترم
نامهی استعفای شما باعث تعجب شد.
حق این بود که اگر تصمیم بدین کار داشتید، لااقل من و یا مسئولین رده بالای نظام را در جریان میگذاشتید. در زمانی که مردم حزبالله برای یاری اسلام، فرزندان خود را به قربانگاه میبرند چه وقت گله و استعفا است. شما در سنگر نخستوزیری در چارچوب اسلام و قانون اساسی به خدمت خود ادامه دهید، در صورتی که نسبت به بعضی از وزرا به توافق نمیرسید چون گذشته عمل شود. این حق قانونی مجلس است که به هر وزیری که مایل بود، رأی دهد. تعزیرات از این پس در اختیار مجمع تشخیص مصلحت است که اگر صلاح بداند به هز میزان که مایل باشد، در اختیار دولت قرار خواهد داد. همه باید به خدا پناه ببریم و در مواقع عصبانیت دست به کارهایی نزنیم که دشمنان اسلام از آن سوء استفاده کنند. مردم ما از این گونه مسائل در طول انقلاب زیاد دیدهاند. این حرکات هیچ تأثیری در خطوط اصیل و اساسی انقلاب اسلامی ایران نخواهد داشت. از آنجا که من به شما علاقمندم، انشاءالله عندالملاقات مسائلی است که گوشزد مینمایم.
سید روحالله الموسوی الخمینی
15/6/67»
زمان استعفای مهندس موسوی مصادف بود با پایان حمله مرصاد و آغاز گفتگوهای آتش بس بین ایران و عراق. امام خمینی (ره) در حکمی دکتر علی اکبر ولایتی (وزیر امور خارجه وقت) را به عنوان نماینده جمهوری اسلامی در مذاکرات آتش بس بین ایران و عراق تعیین کردند و دکتر ولایتی به سرعت عازم نیویورک شد. استعفای میرحسین موسوی همزمان با صبح اولین روز این مذاکرات بود. تاثیرات این استعفا در مذاکرات، بعدها توسط دکتر ولایتی بسیار ناگوار و خورد کننده عنوان شد. اگرچه عده ای نیز استعفای میرحسین موسوی را ناشی از ناراحتی وی از تعیین ولایتی توسط امام به عنوان نماینده جمهوری اسلامی یاد می کنند.
یک داوطلب انتخابات ریاست جمهوری دهم که شغل خود را قالیبافی معرفی کرد، گفت: قالیباف واقعی من هستم و اگر رئیس جمهور شوم کابینه یوزارسیف را تشکیل خواهم داد.
به گزارش فارس، حبیب رحمانی داوطلب انتخابات ریاست جمهوری دهم پس از ثبت نام و ارائه مدارک خود به ستاد انتخابات کشور با حضور در جمع خبرنگاران گفت: من قالیباف واقعی هستم چون شغل من قالیبافی است و اگر رئیس جمهور شوم به هر خانواده 5 میلیون پول میدهم تا 15 ساله قسطهای آن را پرداخت کنند.
این داوطلب انتخابات ریاست جمهوری دهم که دارای یک زن و 6 فرزند است با اشاره به نحوه چینش کابینه خود تصریح کرد: اگر رئیس جمهور شوم سردار رحیم صفوی را وزیر دفاع، قالیباف را وزیر مسکن و شهرسازی، ناطق نوری را وزیر امور خارجه،مصطفی پورمحمدی را وزیر دادگستری، سید هادی خامنهای را وزیر علوم و تحقیقات و فناوری، سعیدیکیا وزیر راه و ترابری، حسین مرعشی وزیر اقتصاد و دارایی، زهرا رهنورد همسر میرحسین موسوی را وزیر فرهنگ و ارشاد، نفیسه فیاض بخش را وزیر بهداشت، صدیقی همسر شهید رجایی را وزیر آموزش و پرورش، مریم بهروزی را وزیر مخابرات، دباغ حدیدهچی را وزیر نیرو، اعظم طالقانی وزیر کار، دانش جعفری وزیر بازرگانی، محسن هاشمی را وزیر صنایع و معادن، محمد خاتمی را رئیس سازمان گردشگری و خوشگذرانی و محسن رضایی را وزیر رفاه و تامین اجتماعی قرار میدهم.
حبیب رحمانی که دوره گذشته نیز در انتخابات ثبت نام کرده بود در خصوص رابطه با آمریکا گفت: اگر رئیس جمهور شوم هیچ کس حق ندارد به غیر از رهبری وارد این مسئله شود و ایشان تعیین میکنند که با آمریکا باید چکار کرد.
وی که به گفته خود انتخابات ریاست جمهوری نهم را پیشبینی کرده بود در خصوص انتخابات ریاست جمهوری دهم گفت: در دور اول احمدینژاد و موسوی به دور دوم راه پیدا میکنند و آقای کروبی هرگز پیروز نخواهد شد و در دور دوم نیز بین موسوی و احمدینژاد هر کس رای بیشتری بیاورد او انتخاب میشود.
این قالیباف در خصوص میزان رای خود اظهار داشت: من 4 میلیون رای در انتخابات دارم و بنزین را آزاد کرده تا بصورت پلکانی قیمتش افزایش پیدا کند.
این داوطلب انتخابات ریاست جمهوری دهم در خصوص سپردن مسئولیت یکی از وزارتخانهها به میرحسین موسوی نیز گفت: وقتی کسی کاندیدا شده است دیگر در شان او نیست که وزارتخانهای به او بدهم و همین که همسر ایشان را در وزارت فرهنگ و ارشاد قرار دادهام کافی است.
وی افزود: برای تبلیغات خود از تلویزیون و روزنامه استفاده میکنم و یک وام نیز از محصولی وزیر کشور میگیرم، چون خیلی پولدار است و به خاطر این پول او را وزیر کشور میکنم.
رحیمی در پایان گفت: به دلیل اینکه علی دایی الان بیکار است اگر رئیس جمهور شوم او را رئیس سازمان تربیت بدنی میکنم و در خصوص کاندیداتوری خود با یکی از دوستان قالیباف مذاکراتی داشتهام و اگر تایید و صلاحیت شوم کابینه یوزارسیف را تشکیل میدهم.
دختر جوان در توضیح ماجرا گفت: من دختری دانشجو هستم که در شهرستان درس میخوانم. چند روز پیش از شهرستان به خانه پدریام در تهران آمدم، اما هیچکدام از اعضای خانوادهام نبودند. به ناچار به خانه همسایهمان که اطمینان زیادی به او داشتم رفتم، او برایم غذا آورد و من که خیلی خسته بودم دراز کشیدم و بدون اینکه خودم متوجه شوم خوابم برد.
دختر جوان ادامه داد: خواب عمیقی داشتم و هیچ وقت تا این حد عمیق نمیخوابیدم. وقتی بیدار شدم احساس کردم حالم خوب نیست. بلند شدم که به خانه بروم. زن همسایه به من گفت پسرش آرش به من تعرض و فیلمبرداری کرده است و از من خواست برای جلوگیری از منتشر شدن فیلم به او پول بدهم. من هم بعد از دیدن فیلم و برای حفظ آبرویم این کار را کردم. چندین بار به آنها پول دادم، اما دستبردار نبودند.
دختر جوان ادامه داد: من خسته شده بودم و دیگر پولی هم نداشتم که بدهم. به همین خاطر تصمیم گرفتم موضوع را به خانوادهام بگویم. وقتی آنها متوجه شدند برای انتقامگیری از آرش کمین کردند و در فرصتی مناسب او را به باد کتک گرفتند تا بتوانند فیلمها را از این مادر و پسر بگیرند. وی گفت: من از این دو نفر به خاطر تجاوز به عنف، فیلمبرداری و اخاذی شکایت دارم.
با شکایت دختر جوان ورق برگشت و به دستور بازپرس دادسرای ناحیه 4، مادر و پسر بازداشت شده و تحت بازجویی قرار گرفتند. آنها نه تنها به آزار و اذیت دختر جوان اعتراف کردند، بلکه پرده از دیگر جنایات خود نیز برداشتند.
آرش متهم ردیف اول پرونده گفت: اینکه به دختران جوان تعرض و از آنها فیلمبرداری کنیم، پیشنهاد مادرم بود. ما تا به حال به 4 نفر به این شیوه تعرض کرده و پس از فیلمبرداری از آنها اخاذی کردیم. شیوه کاری در موارد قبلی ما این بود که من با دختری جوان دوست میشدم و به بهانه اینکه میخواهم با مادرم آشنا شود او را به خانه میآوردم و سپس به او خوراکیای میدادیم که به داروی خوابآور آلوده بود، وقتی آنها میخوابیدند، من آنها را مورد آزار و اذیت قرار میدادم و فیلمبرداری میکردیم و بعد هم از آنها اخاذی میکردیم.
ماموران، مادر پسر جوان را هم دستگیر کردند و این زن به همکاری با پسرش اعتراف کرد. به دستور بازپرس پرونده این دو نفر بازداشت شده و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.
به گزارش ایسنا، ماموران با توجه به گفتههای فرد شاکی، فردی به نام «بهرام» 28 ساله را به عنوان مظنون در بین جمعیت شناسایی شد و به دلیل کشف گوشی تلفن همراه مورد نظر در جیبش، توسط پلیس دستگیر و با تشکیل پرونده مقدماتی به دادسرای ناحیه 10تهران تحویل داده شد.
به دستور بازپرس شعبه 15 دادسرای ناحیه 10 جهت رسیدگی تخصصی به سایر جرایم احتمالی، متهم در اختیار کارآگاهان پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت و کارآگاهان در تحقیقات مقدماتی دریافتند که «بهرام» از سوی چند مرجع قضایی و انتظامی به اتهامهایی همچون سرقت از مغازه، خیانت در امانت، سرقت موتورسیکلت، سرقت از اداره دولتی و جعل اسناد دولتی تحت تعقیب است.
متهم دستگیر شده نیز در بازجوییهایش اعتراف کرد که به عنوان پیک موتوری یا کارگر خدماتی طی یک سال اخیر در چندین شرکت خصوصی و اداره دولتی مشغول به کار بوده و در هر یک از این مکانها پس از مدتی با جلب اعتماد افراد، اقدام به سرقت از محل کار خود کرده است.
به گفته «بهرام»، او زمانی که به عنوان پیک موتوری مشغول به کار بود، با جلب اعتماد صاحبکار خود، در 16 دی ماه سال گذشته، یک فقره چک متعلق به یک مشتری که به پیک سپرده بود را پس از نقد کردن در بانک سرقت کرد و متواری شد. همچنین در یک اداره دولتی به عنوان کارگر خدماتی اقدام به سرقت یک دستگاه موتورسیکلت یکی از کارکنان کرد. این در حالی بود که سرقت از یک مغازه فرش فروشی نیز از دیگر اتهامات متهم این پرونده بوده است.
سرهنگ عباسعلی محمدیان ـ رییس پلیس آگاهی تهران بزرگ ـ با اشاره به این که «بهرام» همه این موارد را با شناسنامه و هویتی جعلی که برای خود درست کرده بود مرتکب شده است، گفت: به دستور مقام قضایی مبنی بر چاپ عکس بدون پوشش متهم در جراید و با احتمال ارتکاب سرقتهای متعدد توسط او از کسانی که از این متهم شکایتی دارند، دعوت میشود به شعبه 15 بازپرسی دادسرای ناحیه 10 تهران یاپایگاه دوم پلیس آگاهی تهران بزرگ واقع درخیابان آزادی، خیابان زنجان شمالی مراجعه و یا با شماره تلفن66085646 تماس بگیرند.
سرهنگ مهرداد یگانه، رئیس پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران از دستگیری 3 نوجوان سارق خبر داد و به «جامجم» گفت: روز سوم اسفندماه سال گذشته مردی با مراجعه به پلیس آگاهی، از 3 نوجوان شکایت کرد و گفت: شامگاه دیروز حوالی اتوبان همت 3 نوجوان را به طور دربستی سوار خودرویم کردم که در میانه راه، آنها با قمه و دشنه مرا تهدید به مرگ کردند و از خودروی پرایدم به بیرون انداختند و خودرو را به سرقت بردند. در حالی که زخمی شده بودم، به یکی از گشتهای انتظامی مراجعه و ماجرای سرقت را برای آنها بازگو کردم.
ماموران به جستجوی سارقان پرداختند، اما در تاریکی شب موفق به یافتن آنها نشدند.
پس از شکایت وی، چهرهنگاری رایانهای از سارقان صورت گرفت و تحقیقات برای یافتن آنها آغاز شد تا این که شامگاه 25اسفند سال گذشته، مردی به کلانتری 118 ستارخان تهران مراجعه و از 3 نوجوان به اتهام سرقت پول و مدارک هویتیاش شکایت کرد.
ماموران در بررسی پرونده این 2 شاکی متوجه شدند تصاویر رایانهای از 3 نوجوان سارق با هم مطابقت دارد و خودروی پراید هم مسروقه است. با مشخص شدن این موضوع پلیس به جستجوهای خود برای یافتن آنها ادامه داد تا عاقبت روز بعد ماموران هنگام گشتزنی حوالی ستارخان، خودروی مسروقه را شناسایی و متوقف کردند و 2 نوجوان که سرنشینان خودرو بودند، برای ادامه تحقیقات به پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران انتقال یافتند و در بازجوییهای پلیسی خود را وحید و سعید معرفی و عنوان کردند خودرو را از یکی از اقوامشان امانت گرفتهاند.
به دنبال اظهارات متناقض آنها، 2 شاکی در مواجهه حضوری با این دو نوجوان، آنها را شناسایی کردند.
ردپای یک متهم سابقهدار در سرقتها
سرهنگ یگانه ادامه داد: این 2 نوجوان در ادامه بازجوییهای پلیسی، اعتراف کردند که طراح اصلی سرقتها نوجوانی به نام پژمان است و آنها فقط در 2 سرقت با وی همکاری داشتهاند.
با به دست آمدن این اطلاعات، تحقیقات برای یافتن پژمان ادامه یافت تا عاقبت وی در یکی از محلههای تهران شناسایی و دستگیر شد.
با انتقال پژمان به پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران معلوم شد، وی یک متهم سابقهدار است که سال 85 به اتهام سرقت موتورسیکلت دستگیر و چند ماهی زندانی شده است.
پژمان در بازجوییهای پلیسی به 100 فقره سرقت خودرو و زورگیری از مردم با همدستی 2 متهم بازداشت شده اعتراف کرد.
اعتراف به 100 فقره سرقت و زورگیری
پژمان در اظهاراتش به پلیس گفت: من و 2 همدستم در غرب تهران از تابستان سال گذشته، به انگیزه تفریح سرقتهایمان را شروع کردیم و ابتدا با خودروی پژوی یشمی یکی از همدستانم در محلههای مختلف تهران پرسه میزدیم و افراد را به عنوان مسافر سوار میکردیم و در میانه راه با زور و تهدید چاقو و دشنه، پول و اموال آنها را به سرقت میبردیم، سپس برای این که لو نرویم، بهعنوان مسافر دربستی، سوار خودروهای مسافرکش پراید میشدیم و در میانه راه رانندگان را از خودرو به بیرون پرت کرده و با همان خودروهای مسروقه، تحت پوشش مسافربر از مردم سرقت میکردیم.
هنگامی که رانندگان یا مسافران در مقابل من و همدستانم مقاومت میکردند، آنها را با چاقو و دشنه زخمی میکردیم و تاکنون 100 فقره سرقت کردهایم. به دنبال اعتراف متهم، 2 همدست وی هم در بازجویی گفتههای او را تایید کردند.
بنا بر این گزارش، از سوی بازپرس شعبه سوم دادسرای ناحیه 29 تهران برای متهمان قرار قانونی صادر شد و تحقیقات تکمیلی از آنها در ارتباط با دیگر جرایم ارتکابی و همچنین شناسایی مالباختگانی که در دام آنها گرفتار شده اند، ادامه دارد. افرادی که در دام متهمان گرفتار شدهاند، میتوانند به پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران واقع در بلوار یادگار امام(ره) خیابان زنجان شمالی مراجعه و از آنها شکایت کنند.
ه گزارش خبرنگار جام جم آنلاین ، مهدی کروبی در حالی که عبای مشکی و لباس تیره رنگ بر تن داشت ساعت 10:10 دقیقه وارد وزارت کشور شد و غلامحسین کرباسچی رئیس ستاد انتخابات کروبی و سید محمد علی ابطحی مشاور وی و جمیله کدیور وی را همراهی می کردند، کروبی پس از ورود به سالن انتخابات با مسئولین ستاد احوالپرسی کرد.
کروبی سپس به قسمت ثبت نام ستاد انتخابات وزارت کشور رفت و ثبت نام کرد.قرار است پس از طی مراحل قانونی ثبت نام ، کروبی در جمع خبرنگاران حاضر شده و به سوالات مختلف خبرنگاران در زمینه های مختلف پاسخ دهد.
محسن رضایی اولین کاندیدای مطرحی بود که صبح دیروز با حضور در ستاد انتخابات کشور ، ثبت نام کرد.
محمود احمدی نژاد رئیس جمهور نیز دیگر کاندیدای مطرح اصولگرایان عصر دیروز با حضور در ستاد انتخابات ، ثبت نام به عمل آورد.
دیروز در واقع روز ثبت نام کاندیدای اصولگرایان در انتخابات آینده ریاست جمهوری بود امروز روز ثبت نام 2 کاندیدای مطرح اصلاح طلبان یعنی مهدی کروبی و میرحسین موسوی است.
قرار است میرحسین موسوی نیز تا ساعت 11 امروز با حضور در ستاد انتخابات کشور ثبت نام کند.
احتمال اول: شان نامزدها بالاتر از آن است که به محض آغاز مهلت ثبتنام، به وزارت کشور مراجعه و رسما اعلام کاندیداتوری کنند.
احتمال دوم: تواضع و فروتنی نامزدها اجازه نمیدهد که در این امر دنیوی عجله کنند. این کار کسانی است که تشنه قدرتاند نه شیفته خدمت.
احتمال سوم: هنوز به یقین احساس تکلیف نکردهاند و کسی هم اصرار نکرده است تا احساس تکلیف به آنها دست دهد.
احتمال چهارم: عجله کار شیطان است.
احتمال پنجم: روزهای اول برای ثبتنام آنهایی است که رای نمیآورند و نامزدهایی که رد صلاحیت میشوند. یا افراد بیکاری که برای خنده حضار و گرم کردن صفحات طنز روزنامهها با شکل و شمایل عجیب و اظهارات غریب، ثبتنام میکنند.
احتمال ششم: وقتی رسانهها اعلام میکنند: «هنوز هیچ یک از نامزدهای اصلی ثبتنام نکرده است» آنها هم در جمع نامزدهای اصلی محسوب شوند.
تبصره: نامزد اصلی کسی نیست که احتمال رای دارد؛ بلکه همه ثبتنام کنندگان دقیقه 90 نامزد اصلیاند.
نتیجه: تعیین 6 روز برای ثبتنام بیمورد است و فقط یک روز و نصفی کافی است. آن هم یک روز و نصف آخر.
دعای پایان مجلس: خدایا به شرکتکنندگان (همان رایدهندگان یا مردم عادی) آنقدر عقل و درایت و هوش و حب وطن عطا بفرما که همچون دورههای قبل، به شیوه نامزدهای ریاست جمهوری عمل نکرده و در روزهای رایگیری از همان دقایق اول به حوزهها مراجعه کنند تا به جای حفظ شان و کلاس خود، آبروی نظام را مقدم بدارند؛ چرا که در غیر این صورت، اگر رایدهندگان هم در آخرین ساعات آخرین روز رایگیری مراجعه کنند، معلوم نیست نامزدهای ریاست جمهوری به چه روزی میافتند و رسانههای دشمن چهها مینویسند.
در هفتههای اخیر و با راهاندازی پایگاه قوی شنود الکترومغناطیسی در کویت، اختلالاتی در شبکه تلفن همراه استان خوزستان مشاهده شده است.
به گزارش خبرگزاری فارس، آینده نوشت، راهاندازی مجدد پایگاه شنود در شمال کویت و در ساحل خلیجفارس، موجب نگرانیهای در این استان شده است.
این پایگاه شنود که به صورت یک بالن بزرگ در ارتفاع بالا بین 2 تا 4 کیلومتر فعالیت میکند و از فاصله بسیار دور هم قابل رویت است، با استفاده از امواج الکترومغناطیسی، اقدام به شنود و ایجاد اختلال در امواج تلفن همراه و بیسیم تا فاصله حدود 700 کیلومتری میکند.
پایگاه مذکور که دو سال قبل از جنگ عراق، راهاندازی شده، در جریان جنگ دچار صدمات اساسی شده بود، اما پس از گذشت 6 سال، دوباره توسط نیروهای اطلاعاتی آمریکا راهاندازی شده است.